Reflect of my thoughts
یادداشت های من و نازی
۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه
آن روزی که تمام شد
یک روز برایم تمام شد، نمی دانم چه اتفاقی افتاد. سرم را تکیه داده بودم به پنجره پراید نقره ای فرسوده ای که از بزرگراه حکیم مرا به خانه می رساند،، در کسری از ثانیه در تقاطع تونل رسالت و حکیم برای من تمام شد....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر