۱۳۹۷ مرداد ۷, یکشنبه

اینم جوابش

پاسخ پست قبل از پستای بلاگ خصوصیم که خیلی قبل نوشته بودمش: 
یه جوری می بوسه آدم رو که می خوای دنیا همون لحظه وایسته.

فراموش چرا نمی شود؟

او که برای من تمام شده است حالا اما چرا فراموش نمی شود؟ 

آن روزی که تمام شد

یک روز برایم تمام شد، نمی دانم چه اتفاقی افتاد. سرم را تکیه داده بودم به پنجره پراید نقره ای فرسوده ای که از بزرگراه حکیم مرا به خانه می رساند،، در کسری از ثانیه در تقاطع تونل رسالت و حکیم برای من تمام شد.... 

۱۳۹۶ خرداد ۱۳, شنبه

از آدم ها

آدم ها وقتی برایت مهم باشند به خاطرشان می جنگی، از ناراحتی شان ناراحت و از خوشحالی شان خوشحال می شوی،پایش که بیافتد دعوا می کنی و مدام غر می زنی و گله می کنی. اما وقتی برایت تمام می شوند ناگهان سکوت می کنی، انگار که ناگهان محو می شوند و تبدیل به خاطره ای دور می شوند ...

تو نیستی و دیگر هیچ

هنوز از دوست داشتنش فارغ نشده ام. دروغ چرا هر لحظه با نبودنش درگیرم اما نبودنش مثل روزهای اولش اذیتم نمی کند فقط گاهی راه نفسم را می بندد. نمی توانم با کسی حرف بزنم در تنهایی خودم هم نمی گذارم اشک هایم سرازیر شود، گاهی فکر می کنم چقدر با خودم مثل معلم های دوران دبستانم بی رحم ام.

۱۳۹۵ خرداد ۲۵, سه‌شنبه

کاش توی ذهنش بودم و می دونستم واقعا در ذهنش چی می گذشت اون روزها

- آیا دلم برایش تنگ می شود؟ این را میان جمعیت از خودم پرسیدم. جواب دادم که شاید نه برای خودش بلکه برای لحظاتی چند از با او بودن تنگ می شود. هنوز هم فکر می کنم اگر ببینمش نفسم حبس می شود و بغض می کنم.

چیزی شبیه امید است اما تلخ تر

دارم تحمل می کنم، هر صبح خودم را با اردنگی از خانه می اندازم بیرون و می گویم باید تحمل کنی. به میانه روز که می رسم دلتنگی می کنم، کمی دستم می لرزد و نفسم بند می آید اما دوباره خودم را جمع می کنم واز سر اجبار لبخند می زنم. شب که می شود پیش خودم فکر می کنم که آیا فراموش هم می کنم؟ جوابی ندارم. به خودم می گویم دیگر نمی توانی قدمی به عقب برداری و باید بروی جلو، جلو ، جلو ...

۱۳۹۵ فروردین ۱۶, دوشنبه

درک واقعیت های جهان امروز

دیلی میل یک شرکت انگلیسی است که  برای بانوان مسلمان اقدام به طراحی یک مدل کاملا پوشیده لباس شنا زنانه کرده است و زنان می توانند در مسابقات شنا از این لباس استفاده کنند.  به هر حال باید پذیرفت که زنان مسلمان زیادی در کشورهای اسلامی وجود دارند که حجاب را محدودیت نمی دانند و علایق خودشان را دنبال می کنند بنابراین جوامع کم کم باید به سمتی بروند که به خواسته های همه افراد  احترام بگذارند، مذهبی ها به غیر مذهبی ها  و بالعکس، سفید ها به سیاه ها، ایرانی ها به خارجی ها، خارجی ها به ایرانی ها و ایرانی ها به افغانی ها احترام بگذارند. اگر در کشوری اسلامی زندگی می کنیم و  به زنان مسلمانی که می خواهند با حجاب شنا کنند احترام می گذاریم، به زنان مسلمانی که می خواهند آزاد و رها شنا کنند نیز احترام بگذاریم. برابری، رعایت حقوق زنان و کودکان و رعایت حقوق بشر در هر کشوری موجبات رشد اقتصادی را فراهم می کند، این ها همه حلقه هایی هستند که به هم متصل اند و نمی شود نادیده شان گرفت.

۱۳۹۴ بهمن ۶, سه‌شنبه

متخصص بشیم در هر زمینه ای

یک روز زنگ زدم آژانس، می خواستم از کریمخان برم سعادت آباد. ساعت اوج ترافیک رو نشان می داد به راننده تاکسی گفتم می خواین از چمران بریم ترافیک سبک تره به نظرم، گفت چمران کجاست؟ گفتم بزرگراه چمران دیگه مگه ما چندتا بزرگراه چمران داریم؟ گفت خودتون می دونید کجاست، بگید از همون طرف برم. راستش خیلی رو فرم نبودم و گفتم پس خودتون از مسیری که بلدید منو ببرید سعادت آباد. گفت سعادت آباد کجا میشه دقیقا؟ گفتم شما تازه اومدید تهران؟ گفت نه ما سال هاست تهرانیم! گفتم خب من زنگ زدم آژانس چون می خواستم سریع برسم اونجا الان اگه شما مسیر رو بلد نیستید من پیاده می شم.
 پیش خودم فکر کردم چطور ممکنه یکی راننده تاکسی باشه و مسیرها رو بلد نباشه اون هم تابلوترین مسیرهای تهران رو، مثلا بزرگاه چمران! دیدم فرقی بین من و این راننده تاکسی نیست اگه من هم تو حوزه کاری و تخصصی خودم بدیهی ترین چیزها رو ندونم...

۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه

چطور ممکنه؟

چطور میشه که ما یک زمانی می توانستیم در کنار هم به این سادگی زندگی کنیم و کاری به کار هم نداشته باشیم؟